خاطره ای از امام خمینی ره در دهه ۵۰ شمسی در پاسخ به سوال مامور ساواک که از او پرسیده بود : با چه نیرویی می خواهی انقلاب کنی ؟ فرموده بود : " یاران من در گهواره هستند " آن روزها این پاسخ امام برای افراد نا امید یا ظاهر بین خنده دار و برای آنها که به وعده ی الهی در قران که فرموده است: وَنُريدُ أَن نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ استُضعِفوا فِي الأَرضِ وَنَجعَلَهُم أَئِمَّةً وَنَجعَلَهُمُ الوارِثينَ ما می‌خواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم ، امیدوار کننده . و یکی از هزاران است که برای تحقق این وعده الهی پای در رکاب نهاد و ندیده عاشق راه و قیام حسینی امام خمینی ره شد . 🌹 نقل می کند : علی اصغر علیرغم سن کم و با دستکاری تاریخ تولد در شناسنامه عشق به حضور در جبهه را به مسئولان بسیج اعلام کرد . وقتی مسئولین سپاه متوجه میشن زنگ میزنن به برادر شهید ، مرحوم حاج ابوالقاسم . و ایشان درجواب میگوید : نمیشه جلوی کسی که با چنین ذوق و عشقی آماده ی چنین کاری است رو بگیریم . مرحوم حاج ابوالقاسم آمد و به پدر و مادرش ماجرا را توضیح داد . و ایشان گفتن چه کار کنیم وقتی خودش داوطلب است ، بخدا سپردیمش . با بدرقه معلمش که از زیرقرآن ردش کرد عازم جبهه شد . و زمانی که برای آخرین بار آمد مرخصی ، با تعجب دیدیم علی اصغر رشید شده و بلند قامت . آخرین شب قبل برگشت به جبهه مهمان ما بود . من درک نمی کردم اما مادرم هی میگفت علی اصغر دیگه برنمی گرده ، دلم خبر کرده . و همینجور شد و با ایام فاطمیه آن سال یکی شد۰ 🇮🇷﷽ دورهمی رزمندگان گرمن https://eitaa.com/Razmandegan_garman