مغناطیس انقلاب خمینی، قطبهای جغرافیایی را بهم ریخت. بلوک شرق و غرب شکاف خورد تا «لاشرقیة و لاغربیة» در مرز خاور و باختر سربرآورد. پیر جماران، عصای موسوی خود را در حوضچهی تمدن غرب تکان داد تا لجنهای اومانیسم رو بیایند و سردمداران لیبرالیسم پیش چشم غربباوران از رو بروند. اما دم مسیحایی روحالله گرم که به ارادهی قلب سلیمش مرده زنده میکرد و در کارخانهی انسانسازیاش، صنعتگری مینمود. اکسیر عشق خمینی، پیالههای مس وجود را به زرّ ناب پالوده کرد و بیابان تشنهی فطرت را به آب حیات آلوده!
زکزاکیها را خمینی از سیاهلشگری ازلی به کنشگری ابدی رساند. آنیلیهای چشمآبیِ چشمودلسیر، اسیر گوشهچشم او شدند تا به آزادگی رسیدند. دارالقرار خمینی، ادواردو را از فِراری فَراری داد تا حسنعاقبت حیات را با حسنعافیت فیات معاوضه کند. بازی دنیا مالک یوونتوس را بازی نداد تا بازی مافیا، برچسب گلبهخودی را روی پیشانی او بچسباند. حذف فیزیکی اهل حق، حماقت همیشگی اهل باطل است. درختی که در کشتزار معرفت الهی ریشه بدواند، به ضربهی تبر بتهای بزرگ، شاخ و برگ نو میگستراند. میراثدار خاندان بزرگ آنیلی از ارث محروم شد تا میراث ماندگار خمینی کبیر شود.
امام ما سلطان صدور انقلاب بود و امامدیدههای امامنچشیده سلطان واردات شدند. هنوز هم جنگ ما جنگ فقر و غناست. ادواردوی اشرافزادهی بندهی خدا شرافت دارد به آقازادههای ژنخوب بندهی اشرفی. اخلاص، برگ برندهی امامشناسان است و اختلاس، گرینکارت خدانشناسان. امامزادگان انقلابی اهل نجابتند و نجیبزادگان قلابی اهل جیببری. فاصله از تفکر امام، فاصلهی طبقاتی میآورد و چسبیدن به غرب، از همگسستگی اجتماعی. دیروز نگاه جهان به پیر جماران بود و امروز نگاه دگردیسان به واشنگتندیسی!
#شهید_ادواردو_آنیلی
✍
#زهرا_محسنی_فر