سفیر روشنگری
﷽؛ ✍۱۱۰ نکته خواندنی #جذاب و #جالب درباره آیت الله العظمی سید علی خامنه ای #نکته_هفتم 7⃣ غرق مطال
﷽؛ ✍۱۱۰ نکته خواندنی و درباره آیت الله العظمی سید علی خامنه ای 8⃣ ذوق شعرى و نقد آن در جوانى مقام معظم رهبرى در گفت و شنود با گروهى از نوجوانان و جوانان درباره ى شعر و نقدشان در دوران جوانى مى فرماید: 🔹من در دوره جوانى شعر گفتن را شروع کردم و گاه شعر مى گفتم ؛ منتهى به دلایلى تا سال هاى متمادى شعرم را در انجمن ادبى که آن وقت در مشهد تشکیل مى شد و من هم شرکت مى کردم نمى خواندم . حالا عیبى ندارد آن دلیلى را که گفتم به آن دلیل نمى خواندم ، بگویم . 🔸علت ، این بود که چون سابقه زیادى با شعر داشتم ، شعر را مى شناختم ؛ یعنى خوب و بد شعر را مى شناختم . در آن انجمن ، وقتى که شعرى خوانده مى شد و اشخاص نامدارى هم در آن انجمن بودند که بعضى از آن ها امروز هم هستند، بعضى هم فوت شده اند نقدى که من نسبت به شعر انجام مى دادم ، نقدى بود که غالبا مورد تاءیید و تصدیق حضار از جمله خود آن شاعر قرار مى گرفت . 🔺وقتى که شعر خودم را نگاه مى کردم ، با دید یک نقاد مى دیدم که این شعر،من را راضى نمى کند؛ لذا نمى خواستم آن شعر را بخوانم . 🔹یعنى اگر شعرى بود که از شعر آن روز بهتر بود، حتما مى خواندم ، لیکن مى نشستم ، فکر مى کردم ، شعر مى گفتم ، مى نوشتم و پاکنویس ‍ مى کردم ؛ 🔺 اما در آن انجمن نمى خواندم . چرا؟ چون سطح آن انجمن به خاطر همین نقدهایى که مى شد از جمله خود من زیاد نقد مى کردم بالاتر از این شعر بود. شاید شعرهایى خوانده مى شد که از سطح آن شعر بالاتر نبود؛ اما مورد نقد قرار مى گرفت . 🔸به هر حال ، مى توانم این طور بگویم که آن شعر، من را به عنوان یک فاقد، راضى نمى کرد. اتفاق افتاده بود که در غیر از آن انجمن انجمن هاى دیگرى در بعضى از شهرهاى دیگر، یک شهر از شهرهاى معروف شعر خیز ایران که حالا نمى خواهم اسم بیاورم شرکت کرده بودم ، و آن جا دیدم سطح آن انجمن ، سطح نقد انجمن ما را در مشهد ندارد؛ از من شعر خواستند، لذا من خواندم همان سال هاى قدیم . یک بیت شعر از مقام معظم رهبرى : دلم قرار نمى گیرد از فغان بى تو سپندوار ز کف داده ام عنان بى تو 🔹این دوره نوجوانى براى مطالعه و یاد گرفتن ، دوره خیلى خوبى است ؛ واقعا یک دوره طلایى است و با هیچ دوران دیگرى قابل مقایسه نیست . 🔸من خیلى کتاب نگاه مى کردم ؛ منزل ما هم کتاب زیاد بود. پدرم کتابخانه خوبى داشت و خیلى از کتاب ها هم براى من مورد استفاده بود. البته خود ماها هم کتاب داشتیم ، کرایه هم مى کردیم . نزدیک منزل ما کتابفروشى کوچکى بود که کتاب ، کرایه مى داد. من رمان و این ها که مى خواندم ، معمولا از آن جا کرایه مى کردم . 🔹الان یادم افتاد که کتابخانه آستان قدس هم مراجعه مى کردم ؛ آستان قدس ‍ هم در مشهد کتابخانه خیلى خوبى دارد. در دوره اوایل طلبگى در همان سنین پانزده شانزده سالگى به آن جا مراجعه مى کردم . 🔸گاه روزها آن جا مى رفتم نزدیک آستان قدس است و مشغول مطالعه مى شدم ؛ صداى اذان با بلندگو پخش مى شد، به قدرى غرق مطالعه بودم که صداى اذان را نمى شنیدم !خیلى نزدیک بود و صدا خیلى شدید داخل قرائت خانه مى آمد و ظهر مى گذشت ، بعد از مدتى مى فهمیدم که ظهر شده است !با کتاب انس داشتم . 🔹البته الان هم که در سنین نزدیک شصت سالگى هستم و همان طور که گفتید بعضى از شماها جاى فرزند من هستید و بعضى مثل نوه من مى مانید، الان هم از خیلى از نوجوان ها بیشتر مطالعه مى کنم ؛ این را هم بدانید.... ادامه دارد ..... @Safir_Roshangari🇮🇷