امشب بیا واژه را رها کنیم و ... به پایِ دل، حرفِ دل بزنیم ! از دلم برایت بگویم عزیزم ؟! دل‌نگرانم ! دست و پا می‌زند دلم میان باتلاقِ رسیدن یا نرسیدن ... آشوب به پا شده در قلبم .. که این چند قدم مانده تا تو را ... چطور قدم بردارم تا برسم ... چند قدم بردارم تا بغلم کنی ؟! از دلم برایت بگویم عزیزم ؟! دل‌واپسم ! دلواپسیِ گره خورده با غم .. دلواپسیِ گره خورده با "نکند" نکند نشود ؟! نکند نخری ؟! نکند.. تو نمی‌گذاری آب از سرم بگذرد؛ مگر نه ؟! از دلم برایت بگویم عزیزم ؟! دل‌تنگم ! دلتنگیِ گره خورده با بغض دلتنگ یک نگاه غریبانه‌ی تو.. دلتنگ یک نفس در مُحرّم .. دلتنگِ یک کنج از حرم .. دلتنگ توأم ... خدا شاهده ! پ:ن= واقعا دل واپسيم آقا.. محرم با خودت💔 ❤️‍🩹