1⃣0⃣2⃣
#خاطرات_شهدا🌷
🌹شهید حجت الله رحیمی🌹
💠خداوند به وعده اش عمل کرد
✍ راوی: مادر شهید
🔹من وآقا حجت فقط 14 سال اختلاف سنی داشتیم، جدا از رابطه
#مادر و فرزندی با هم دوست بودیم.منو در جریان همه کارهاش می گذاشت.
🔸آقا حجت هر جا میرفت من
#همراهش بودم
🔹یه بار رفته بودیم
#گلزار شهدا تو ماشین گفت مامان یکی بهم گفت آقای رحیمی تو
#شهید میشی، مامان برام
#دعا کن شهید شم گفتم انشاءالله شهید میشی .
🔸آقا حجت نشست کنار
#مزار شهید، داشت فاتحه میفرستاد من یه گوشه ایستاده بودم، برگشت نگاهم کرد فقط زل زد و
#لبخند زد
🔹حالا میفهمم اون روز داشت به چی فکر میکرد، این
#خاطره اش همیشه تو ذهنمه.
🔸یک بار
#شب_جمعه در دعاي
#كميل خيلي بيتابي كردم، به
#خوابم آمد. در اتاقش بودم، خنديد وگفت: «مادر چرا ناراحتيد. خداوند به
#وعدهاش عمل كرد. مادر خداوند پرونده
#شهادت من رو سال 65 امضا کرده.»
🔹بیدار که شدم داشتم فکر میکردم سال 65 که آقا حجت هنوز به دنیا نیومده بود . بعد دیگه آروم و سبک شده بودم.
🔸آقا حجت پنجشنبه به دنیا اومد و پنجشنبه هم پر کشید.
#شهید_حجت_الله_رحیمی
شادی روحش
#صلوات
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh