5⃣5⃣5⃣
#خاطرات_شهدا 🌷
🔰مجید از کودکی دوست داشت
#برادر داشته باشد تا همبازی و شریک شیطنت هایش باشد☺️؛ ⚡️اما خدا در ۶ سالگی به او یک
#خواهر داد. «مجید خیلی داداش دوست داشت. به بچههایی هم که برادر داشتند خیلی
#حسودی میکرد و میگفت چرا من برادر ندارم🙁.
🔰دختر دومم «عطیه» نهم مهرماه به دنیا آمد.
#مجید نمیدانست دختر است و علیرضا صدایش میکرد😄. ما هم به خاطر مجید
#علیرضا صدایش می کردیم ؛ اما نمیشد⭕️ که اسم پسر روی بچه بماند.
🔰شاید باورتان نشود. مجید وقتی فهمید بچه
#دختر است. دیگر مدرسه نرفت❌. همیشه هم به شوخی میگفت «عطیه» تو را از
#پرورشگاه آوردند. ولی خیلی باهم جور بودند حتی گاهی
#داداش صدایش میزد.
🔰آخرش همکلاس اول نخواند🚫. مجبور شدیم سال بعد دوباره او را
#کلاس_اول بفرستیم. بشدت به من وابسته💞 بود. طوری که از اول دبستان تا پایان اول
#دبیرستان با او به مدرسه رفتم و در حیاط مینشستم تا درس بخواند
🔰اما از سال بعد گفتم مجید من واقعاً
#خجالت میکشم به مدرسه بیایم. همین شد که دیگر مدرسه را هم گذاشت و
#نرفت؛ ⚡️اما ذهنش خیلی خوب بود👌. هیچ شمارهای درگوشی📱 ذخیره نکرده بود. شماره هرکی را میخواست از
#حفظ میگرفت.»
#شهید_مجید_قربانخانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh