🌸🌸🌸 ایستاده بودم رو به روی خانه‎ای روشن؛ خانه‎ای گلی با در چوبی. گفته بودند جواب همه‎ی «چه کنم؟»‌ها آن جا پیدا می‎شود. گفته بودند هرچه در این خانه رخ دهد، حجّت است بر بندگان. ایستاده بودم و می‎نگریستم. جهان، مبهوت و مدهوش، رایحه‎ی جان‎بخش بهشت را از کوچه‎های نانجیب مکّه، تا کوچه‎های بی‎شکیب مدینه، مستانه سر می‎کشید؛ رایحه‎ای که نبیّ خدا(ص) را مشتاقانه به سوی خانه‎ی زهرا(س) می‎کشاند. این نماینده‎ی افلاک، کاری فراتر از نمایندگی در این پهنه‎ی خاکی داشت. «فاطمه» تنها تابلوی پرشکوهی از خلقت نبود که بر دیوار دل مان یا بر بلندای تاریخ بکوبیم و تماشایش کنیم. «فاطمه» از جاده‎ی هر حادثه‎ای که گذشت، قدم گاهش، نورافشان و عطرافشان، ما را به اقتدا فراخواند. 🆔 @ShamimeOfoq