وضع جهان بدون تو هرچند درهم است یاد تو بر جریحه‌ی عشاق مرهم است وقتی طبیب نسخه بر این زخم ها نداد دانست ماجرای دل، در آخرش غم است هیزم اگر قلم شود، نیزار اگر ورق شرح فراق گفتن از آقایمان کم است ابری که گریه می‌کند انگار عاشق است مثل منی که بی شما اشکم دمادم است هر کس فراق دیده، مرا درک می‌کند این زندگی بدون تو مولا جهنم است