تو حاضری همه جا غایب از نظر مائیم غریب و شب زده مهجور و بی بصر مائیم تویی سلاله ی طوبا ، بهار جاویدان غبار و ابر گریزان درگذر مائیم تویی طبیب همه دردهای بی درمان مریض و زار و پریشان و محتضر مائیم نیامدی و فسرد آتشی که در دل بود در این سرای پر از زرق بی شرر مائیم بیا که کعبه دوباره حریم بت ها شد نمانده بت شکنی مرد بی تبر مائیم تبر زدند همه سروهای بستان را نهال خشک خزان دیده بی ثمر مائیم شکست سنگ فراق تو جام صبر ما خراب و مست و پریشان ودربه در مائیم خزان غربتت ای جان چقدر طولانیست به باغ سبز رضا ساقه های تر مائیم هنوز بارقه ایی از امید وصلت هست به پشت قاب پنجره مشتاق منتظَر مائیم اول آذر چهارصد و سه ܭߊ‌ࡅ߭ߊ‌ܠܙ_ܩߊ_ܝ‌ߊ_ܢ̣ܘ_ߊ‌ܢܚ݅ࡅ߳ܝ‌ߊ‌ܭ_ܢ̣ܭَܥ̇‌‌ߊ‌ܝ‌ࡅ࡙ܥ‌‌❣↶ ╭━━⊰•❀🦋🌤️📙❀•⊱━━╮ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ @Sheroadab_alavi ‎ ╰━━⊰•❀⏳🌤️🕯❀•⊱━━╯