🌹⭐️🌹⭐️🌹⭐️
⭐️🌹⭐️🌹⭐️
🌹⭐️🌹⭐️
⭐️🌹⭐️
🌹⭐️
⭐️
سخن از عشق تو با بادِ صبا نتوان گفت
راز سربسته به هر بیسر و پا نتوان گفت
آنچه از موی پریشان تو دیدیم به خواب
ماجراییست که با باد صبا نتوان گفت
ماجرای شب هجر تو نگوییم به تو
سخن از درد، به امید دوا نتوان گفت
با که گویم که چهها دیدم از آن چشم سیاه
آنچه در عشق تو رفتهست به شما نتوان گفت
آخر ای خواب بیا، تا به تو گویم غم دل
داستان غم دل را همه جا نتوان گفت
آنچه بخشید خدا دلبری و حُسن ترا
داستانیست که با خلق خدا نتوان گفت
هرچه گویند ز تو جای سخن هست هنوز
در سراپای وجود تو چهها نتوان گفت
آنچه دیدیم و شنیدیم بسر منزل یار
کس ندانست "نفیسی"، که چرا نتوان گفت
سعید نفیسی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH