گوید آن استاد مر شاگرد را ای کم از سگ، نیستت با من وفا؟ استاد به آن شاگرد بی پروا گوید: ای کمتر از سگ آیا با من وفا نداری؟ خود مرا أُستا مگیر آهن گُسِل؟ همچو خود شاگرد گیر و، کُوردِل تو مرا استادی نیرومند و گشاینده دشواری ها مپندار، بلکه همچون خودت، مرا شاگردی کوردل بپندار. یعنی مرا همانند خود، فرض کن نه یک شخص فوق العاده. نه ازمَنَت باری است درجان و روان؟   بی مَنَت  آبی  نمی گردد  روان مگر نه اینست که توانایی جسم و روح تو از من است؟ و اگر من نباشم، آبی به وجود تو نمی رسد. اگر همت و مدد من نباشد آب معرفت و حکمت و عرفان به وجود تو راه نمی یابد. مثنوی شریف # استاد کریم زمانی @TAMASHAGAH