#کرامت_شهید
#ازلسان_همسر_معزز
#شهید_دفاع_مقدس
#حسینعلی_فصیحی
همسرم همزمان سکته مغزی و قلبی کرده بود.
دو بار سکته کرد، که بار دوم به کما رفت.
ما هر روز به بیمارستان می رفتیم.
دکترهایش می گفتند: بروید دعا کنید.
ما امیدی به زنده ماندن ایشان نداریم!
یکی از عروس هایم به من گفت: برو بهشت زهرا(سلام الله علیها) سر مزار حسین و انجا توسل کنید. سر مزار پسر شهیدم حسینعلی رفتیم؛ آنجا خیلی گریه کردم که از خود بی خود شدم. موقع برگشت به حسینعلی گفتم: حسین جان دکترها پدرت را جواب کرده اند، دوست دارم برگشتم منزل خبر خوشی بشنوم.
وقتی رسیدیم منزل از بیمارستان زنگ زدن و گفتند: همسرتان به هوش آمده و می گوید: حسین رو بگوئید بیاید. دکترش می گفت حسین کدامتان است؟ پدرتان کارش دارد.گفتیم: حسین شهید شده است. دکترش می گفت: پس ایشان شفا گرفته است چون ما قطع امید کرده بودیم و همه ی دستگاه ها را می خواستیم باز کنیم.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398