#جمع_آوری_محصول
#راوی_یکی_از_فامیل
#شهید_دفاع_مقدس
#محمد_خدامی
اوایل جنگ زمانی که من در جبهه بودم شهید محمد خدامی یک نوجوان سیزده ؛ چهارده ساله بود که هنوز در روستا درس می خواند و به جبهه اعزام نشده بود. من قبل از رفتن به جبهه در صحرا گندم کاشته بودم زمان جمع آوری محصول در جبهه بودم. شهید محمد خدامی با اینکه یک نوجوان کم سن و سال بود اما خیلی فهمیده و با بصیرت بود و خیلی بزرگتر از سنش میفهمید و رفتار می کرد. آن زمان می رود و به خانواده ام می گوید حالا که مرد شما در جبهه خدمت می کند می خواهم محصول گندم شما را خودم درو کنم تا من هم به نوبه ی خود در راه خدا خدمتی کرده باشم. و محمد باهمت و پشتکاری که داشت محصول گندم ما را درو می کند و دانه های گندم را با دستگاه از ساقه هایش جدا می کند و داخل گونی بسته بندی می کند و به خانواده ام تحویل می دهد. و من پس از اینکه از جبهه برگشتم دیدم بجای من گندمها را جمع آوری کرده است خیلی دعایش کردم و محمد یک دانش آموز نمونه بود وبا بچه های محل قرآن کار می کرد و وقتی وارد دبیرستان شد بعنوان امدادگر به جبهه رفت و در مریوان به شهادت رسید و الحق که شهادت هنر مردان خداست. خانواده ی ما هیچ وقت این محبت شهیدمحمد خدامی را فراموش نمی کنند.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398