یارالی‌زهرا :)!
#کشتی_پهلو_گرفته🥀🖤 #پارت‌پنجم این را اکنون که تو وضوی وفات می‌گیری نمی‌گویم ؛ همیشه گفته‌ام ، در ه
🥀🖤 آن روز که من در خیمه‌ای نشسته بودم و بر کمانی عربی تکیه کرده بودم یادت هست ؟ تو و شوی گرامی‌ ات علی و دو نور چشمم حسن و حسین نشسته بودید و من برای چندمین بار اعلام کردم که: ای مسلمانان بدانید ؛ هر کسی که با اینان _یعنی با شما_ در صلح و صفا باشد من با او در صلح و صفایم و هر کس با اینان _یعنی با شما_ به جنگ برخیزد ، من با او در ستیزم ؛ من کسی را دوست دارم که این عزیزان را دوست بدارد و دوست نمی‌دارند این عزیزان را مگر پاک طینتان و دشمن نمی‌دارند این عزیزان را مگر آلودگان و تَر دامنان ! فاطمه جان بیا ! بیا که سخت در اشتیاق دیدار تو می‌سوزم ؛ بیا ، بیا که دنیا جای تو نیست و بهشت بی‌تو بهشت نیست ؛ راستی ! به اسماء بگو: آن کافور که از بهشت برایم آمده بود و ثلث آن را خود به هنگام وفات خویش به کار گرفتم و دو ثلث دیگر آن را برای تو و علی گذاشتم بیاورد ... به آن کافور بهشتی حنوط کن دخترم که ولادت تو بهشتی است و وفات تو نیز بهشتی است :) سلام بر تو آن روز که زاده شدی ، سلام بر تو آن روز که زیستی ، سلام بر تو اکنون که می‌آیی و سلام بر تو آن روز که برانگیخته می‌شوی ❤️‍🩹 ادامه دارد ...