دیروز تو ایستگاه مترو با دخترم منتظر قطار وایساده بودم، یه دختره بهش میخوره ۱۹_۲۰ سال داشته باشه از پشت موهاش بیرون بود و در حل صحبت کردن با دوستش بود. تجربه های امر بمعروف من غالبا تو خیابون هاس و الان میخواستم تو یه محیط بسته تذکر بدم و همونجا وایسم. پیش خودم فکر کردم بهتره همون کاری رو که توش نسبتا مهارت داشتم رو انجام بدم .یعنی تذکر بدم و برم. و چون دخترم ترجیح می‌داد فیلم منواز دور تماشا کنه از جاش جوم نخورد_ منم رفتم به سمت دختره_ مهارت داشتن تو امر بمعروف هم مرتبه ایه. مثل شجاعت رزمنده ها تو جبهه ها ، که همشون شجاعتشون در یه سطح نبود و بعضی بر بعضی افضل بودن. واقعا اقرار میکنم که خیلی کار داره تا جسارتم تو این قضیه برسه به پای آمران و اساتید ارجمند. هر کسی یه مقدار دارایی داره. گفتم بزار از همین مقدار داراییم استفاده کنم. امید که خداوند بیشتر بهم عطا کنه. خلاصه رفتم جلو و از پشت سر و با صدای نسبتا کوتاه بهش گفتم دختر گلم، موهات از پشت پیداس عزیزم . برگشت منو نگاه کرد و وقتی دید لبخند به لب دارم، گفتم قربونت برم ، انگار جمله ای که میخواست بگه رو عوض کرد و گفت : آخه شالم کوتاهه. گفتم خوب عزیزم یا بکن تو مانتوت یا از یه طرف بیار زیر شالت عزیز دلم؛و رفتم. تو‌مسیر رفت یه مورد دیگه هم که حجابش افتضضاااااح بود بهش تذکر دادم و بازم رفتم. بعد از یکی دو دقیقه دوباره خودمو از لای جمعیت به دخترم رسوندم در‌حالی‌که دخترم داشت لبخند میزد و ظاهراً از فیلمی که دیده بود راضی بود😜 وقتی به سمت اون دختر نگاه کردم .... دیدم همه ی موهاشو از پشتش جمع کرده. باورتون میشه ؟همه رو.😍😍😍 یعنی تذکری که شنیده بود ۱۰۰٪ اثر کرده بود. فورا یاد فرمایش مقام معظم رهبری افتادم که میفرمایند: احتمال تأثیر همه جا وجود دارد. 👌👌 و بعدش از خدا تشکر کردم که توفیق عمل داد. و در حکمت احکام امر بمعروف در اندیشه فرو رفتم. @aamerin_ir