من به شش گوشه ات ای دوست گرفتار شدم گنبد زرد تو را دیدم وبیمار شدم فارغ از خود شدم وراهی دیدار شدم همچو تمار خریدار سر دار شدم غم محبوب نشاندست به جانم ثمری که به کویش گذری کرده ودلدار شدم م.نادعلیان # بداهه