باید تو ازتو من هم از من در گذر باشیم آری بیا تا بگذریم و همسفر باشیم میخواهد از ما عشق یک افسانه ی تازه افسانه ای که در حقیقت غوطه ور باشیم بوی ریا از صحبت این شهر میبارد از غیر همدیگر بیا تا بی خبر باشیم چشمان تو آغاز کرده فتنه را باید دنبال شروشور و شعر و دردسر باشیم در عشق با چشمان بسته راه کوتاه است هرگز نباید در پی اما اگر باشیم بانوی خوب و چادری ماه عسل باید از قم به گیلان تا به مشهد در سفر باشیم