چه خوش است صبح جمعه ز کنار بیت کعبه
شنود تمام عالم انا ابن حیدرت را
بشود تمام غیبت که شود جهان پر از نور
بکنی عیان به خلق آن مه سیم پیکرت را
بشود ز عدل مملو همه هستی از تو آقا
بکنیم حس شمیم ِ خوش جنت ِ تنت را
نه فقیر ماند و نه کسی از جفا بمیرد
بچشانی از وجودت رفقای مضطرت را
بشود زمان زمین پر ز تو و عنایت تو
همه ذره های جان حس بکنند محضرت را
بشود ذلیل ظالم به ید ِ الهی ِ تو
سر ِ تیغ ِ ذوالفقارت بنماید آخرت را
بشود دمی بیاید که همه شویم مشتاق
بدهی قدح به مستان کمی آب کوثرت را
یاصاحب صبر