اندازه ی دریا اگرچه حرف دارم هر رهگذر اما نمی آید بکارم زل میزنم در بینهایت چشم نقشه اینجاست یا آنجاست یا آنجا دیارم یا بسترم درد است یا برگ است یا برف تقویم تابستان ندار بی بهارم از هیچ چشمی "دوستت دارم" ندیدم اما به عکس کهنه ای امیدوارم تنهاییم همراه من باقیست حتی روزی که دنیا جمع گردد برمزارم