✍✍✍
من هر نفسم بر نفسِ نازِ تـو بند است
من مُشتريَم،قيمتِ لبخندِتو چند است
بـر ماه رقيب آمـده او هم شده شاكى
غُر ميزند وپشتِ سرِ هم گِله مند است
چادر بـه سرت كن كـه دگر تاب ندارم
گيسوۍسياهت بخدا عامه پسند است
تـو هيـچ خبـر از دلِ عُشاق نـدارى
ريـزد به سرِ شانه اگر موى، كمند است
زخمى شـده ام از تبـرِ تيـزِ نگاهـت
گاهى بخدا زخم به شيرينىِ قند است
عمريست كـه با قافيـه ها دَمخورم اما
دريافتـه ام قبـلِ تـو اشعار چرند است
⊰─┅┅═✾♤♡♤✾═┅┅─⊱