نبودن تو برایم چقدر خاطره شد
و فصل مشترک خاطرات پنجره شد
ببینمت و بگویم که دوستت دارم
همیشه عقده ی تلخی برای حنجره شد
بخواب دیده ام این صحنه را که چشمانم
به دست گرم تو از پشت سر محاصره شد
ولی چپ است خواب ظن همیشه رفیق
که قصه ی شب اسیر هزار و یک گره شد
و داوران غم یک شعر را نمی فهمند
که رتبه ام ته جدول برای گنگره شد
#حسین_مرادی