با اجازه غزلى تازه فدايت كردم بر سر سجده نه در شعر دعايت كردم با اجازه از همه دست كشيدم امشب و تو را از وسط جمع سوايت كردم با اجازه از تو و چشم و لبت مى گويم چه كنم دست خودم نيست هوايت كردم با اجازه تو طبيبى و منم باز مريض تو بزن بوسه بگو باز دوايت كردم با اجازه به خيالات خودم مى پيچم مثلا بودى و اين بار صدايت كردم با اجازه از شما و بى اجازه از همه بوسه بر شعر زدم باز دعايت كردم ‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌