آبادی شعر 🇵🇸
خفتن عاشق یکیست بر سر دیبا و خار چون نتواند کشید دست در آغوش یار گر دگری را شکیب هست ز دیدار دوست من نتوانم گــرفت بر سر آتش قـــرار
#سعدی