ز آرزوی وصل رویت هر شب ای مه تا سحر جز خیالت چشم ما نقشی نمی بندد بر آب نیست از مهر رخت خالی وجودم ذره ای کی وجود ذره باشد بی وجود آفتاب ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌