گَهی که رنجشی از یار بودهاست مرا
ز خود شکایت بسیار بودهاست مرا
رقیب، رحم از آن میکند به سادگیام
که چشم مرحمت از یار بودهاست مرا
ز سخت دادن جانم اجل بُود آگه
که شام هجر تو غمخوار بودهاست مرا
مرا پسندِ رقیبت به خویش دشمن کرد
قبولِ بیهنران عار بودهاست مرا
ز خار خارِ غمت در دل اضطراب مباد
گر از تو خاطرِ افگار بودهاست مرا...
#ضمیری_اصفهانی
🌹🌹🌹