🍃 چهارمین
#بداههسرایی_گروهی در محفل شعر و ادب و هنر
🏴 در شهادت
#حضرت_امام_جعفر_صادق سلاماللهعلیه
در میان کوچهها دلشکسته میرود
همچو مرتضی علی دستبسته میرود
کیست اینکه میبرند از میان خانهاش
میکِشند و میبرند باز وحشیانهاش
حجت خداست او، اوست جان مصطفی
میوۀ دل بتول، نور چشم مرتضی
آنکه در طریق حق ساسَةُالعِباد بود
در مسیر نشر علم دائمالجِهاد بود
باب علم مصطفی مرد دانش و دعا
مرشد مُفَضّل و هادی هِشامها
شیعه هرچه دارد از "قال صادق" است هان
او رئیس مذهب است، پیشوای شیعیان
با کلاس درس او زنده گشت فقه ما
روشن از کلام اوست تا همیشه حوزهها
با کلام نافذش نور داده بر زمین
هادی صراط حق، ناطق علوم دین
مُحیی محرّم و راوی غدیر بود
او منیر و پیش او، شمسْ مُستَنیر بود
نورها گرفتهاند از رخش ستارهها
خادمان مکتبش جابر و زُرارهها
شهر علمْ احمد و در علی ناطق است
شیعه هرکجای شهر پای درس صادق است
رود علم و فقه بود، روح خیزش و قیام
او علَمبهدست بود، تیغ بود بی نیام
قامت قلم شده در جهاد او عَلَم
نهضتش گرفته پا در کلام هر قلم
عمر او مبارزه عمر او جهاد بود
شرع را عمود بود، عرش را عماد بود
جعفری که مذهبش شد صراط مستقیم
شیعه گشته پیروش تا قیامت او زعیم
مخفیانه میگرفت روضههای کربلا
آن مجالس عزا شد قوام دین ما
در مدینه صبحها راوی حکایتاند
آیهآیه شعلهها چکمهها روایتاند
کوچه تازه میکند خاطرات خویش را
میکند مرور باز سالهای پیش را
باز دست مرد حق بسته شد به بند کین
آه! کوچه دیده بود صحنهای شبیه این
نور را بهسوی شب ظالمانه میبرند
بی عمامه بی عبا، وحشیانه میبرند
میکشد به قتلگاه ظالمی امام را
تا دهد به او ز کین زهر انتقام را
پر شد از غم امام جام چشم آسمان
ناله میزند زمین گریه میکند زمان
از مدینه میرسد نالههای آتشین
باز بیت وحی سوخت از جفای اهل کین
همچو مادرش، امام از مدینه خسته بود
از جفای روزگار قلب او شکسته بود
بود یاد کوچه و یاد داغ مرتضی
یاد مادری که شد قامتش ز غم دو تا
در دلش هزار زخم از جفای دشمنان
در عزای شاه دین شد بهار او خزان
شد بهار عالمین خسته از ربیعها
حرمتش شکستهاند، پستها شنیعها
گرچه زهر کینهها زد به جان او شرر
داشت داغ کربلا، داشت داغ میخ در
گاه یاد مادر است، گاه یاد کربلا
داغدار قتلگاه، غصهدار خیمهها
زد شرر به جان او زهر کین دشمنان
شد امام ما شهید شیعه گشت نوحهخوان
گرچه داغ سخت بود کوچه کربلا نشد
هم نسوخت معجری، هم سری جدا نشد
هست مِهر جعفری در میان سینهام
با دل شکستهام زائر مدینهام
بی رواق و بی حرم مانده قبر و تربتش
قلب شیعه سوگوار از فراق و غربتش
درد غربتش عظیم خاک مرقدش رفیع
قبر بیچراغ او قلب ماست در بقیع
✍️ بداههسرایان:
م. کرمانی (راهی) ـ مستان ـ یاغریبالغربا (لیان) ـ سفیر عشق ـ مشهدیزاده ـ مهجور ـ مهمان خدا ـ سلام حضرت باران (۷۸۶) ـ رز ـ گل خورشید ـ عباسعلی خسروی ـ محمدتقی عارفیان
🗓 تاریخ بداههسرایی: خردادماه ۱۴۰۱ / شوال ۱۴۴۳
#محفل_شعر_و_ادب_هنر
🍃