هدایت شده از اشعار حسین مرادی
صحنه ی خنده ی تو الگوی بازیگرهاست قدرت چشم تو فرمانده ی جادوگرهاست عشوه ی موی تو در باد که در رقص آمد عامل شوق قلم در غزل و دفترهاست تلخی چشم تو شد لذت تریاکی ها تیزی ابروی تو آبروی خنجرهاست اخم یا اشک تو وقت عصبانیت و غم عامل ابری و شرجی شدن بندرها ست شال تو غنچه سرای رز و یاس و میخک دامنت انجمن شعری نیلوفرهاست چیزی از جان و دلم بهر کسی باقی نیست چشم تو قافیه ی مطلع غارتگرهاست