🌸 بی تو این شهر برایم قفسی دلگیر است شعر هم بی تو به بغضی ابدی زنجیر است آنچنان می فشرد فاصله راه نفسم که اگر زود،اگر زود بیایی دیر است رفتنت نقطه ی پایانِ خوشی هایم بود دلم از هرچه و هرکس که بگویی سیر است سایه ای مانده ز من بی تو که در آینه هم طرحِ خاکستریش گنگ ترین تصویر است خواب دیدم که برایم غزلی می خواندی دوستم داری و این خوبترین تعبیر است کاش می بودی و با چشم خودت می دیدی که چگونه نفسم با غم تو درگیر است تارهای نفسم را به زمان می بافم که تو شاید برسی حیف که بی تاثیر است... 👤