آبادی شعر 🇵🇸
روزگاری دور نه ، بسیار زود نقل خواهد شد از آنچه هست و بود مرگ یک زن حربه شد ! مرداب شد! غیرتِ مردانه!! بلعید و ربود!! هرچه کفتار فراری ، شیر شد! زوزه ی پتیاره ها شمشیر شد ! هر سیاهی را کلاغی سوژه دید! قار قارش تیتر شد ! تکثیر شد ! روسری ها هیزم آشوب بود عقل در این بلبشو مغلوب بود در نگاه هیز مردان یله هر که لاشی تر همان محبوب بود آن گروهی که به دین ظن داشتند - دید ابزاری به هر زن داشتند - -گنده لاتان سلیبریتی ،ولی -مغزهایی سایز ارزن داشتند!! دشمنان در فکرشان آشی بپا !! لیدر ِنعنا و روغن‌داغها !! فوت می‌کردند زیر دیگ و لیک سوختند از خویش پشم و ریش را✋ بزودی این روزها قصه میشن انشاالله همه ی این‌تلخی ها رو بعنوان فکاهه برای آیندگان بگیم😊