زیبایی ات برده درون حاشیه راحیل را
بر هر زبان آورده ای تکبیر را تحلیل را
از چشمه ی مضمون چشمت سیل آسا و مهیب
انداخت از رونق غزلهایی که گفتم نیل را
تاوان برای با توبودن را پذیرفته دلم
هرچند دشمن سازدم هم دوستان هم ایل را
از دوری اش از حسرتش از تاسحر بیداری ام
چشمان تو بدنام خواهد کرد عزرائیل را
با شعرهایم شهر شد آشوب و بی شور و شعف
میماند آه سینه سوزم صور اسرافیل را
#حسین_مرادی