🍃🌼🍃
🌼🌸
🍃
نزديك صبح بود ولي شب نرفته بود
مستي هنوز از سر يارب نرفته بود
مي سوختم در آتش و از دست روزگار
تبَّت يدي' ابي لهبٍ ، تب نرفته بود
گفتم كه ذكر يارب خود را عوض كنم
از خاطرم تمامي مطلب نرفته بود
اياك نعبد شد و اياك نستعين
اما خطاب رو به مخاطب نرفته بود
دستي نوشت نام تو را : نون والقلم
حتي قلم به سمت مركب نرفته بود
ناگه ستاره اي بدرخشيد و ماه شد
مستي هنوز از سر يارب نرفته بود
نام تو با پيامبران نسبتي نداشت
گويي به بندگان مقرب نرفته بود
مثل من و تو بنده اي از بندگان عشق
يعني به هيچ ملت و مذهب نرفته بود
آمد بهار من كه قرار از دلم ربود
آمد نگار من كه به مكتب نرفته بود
فالي زدم به خواجه و خواب از سرم پريد
نزديك صبح بود ولي شب نرفته بود
#مهدیجهاندار
🍃
🌼🌸
🍃🌼🍃
@abadiyesher