در عشق من جایی ندارد فعل ماضی عاشق تر از هر روزم و از عشق راضی ما را به افعال مضارع کن خطابی میمیرم و میسوزم از اینگونه بازی مانند تو در این جهان و آن جهان نیست تو جانمی ، ایمانمی ، ناز و نیازی منطق ندارد عشق من گفتم بدانی احساسیَم فارغ ز هر جبر و ریاضی گاهی برای عشق باید رفت و پژمرد گاهی نه ، می مانی که دنیایی بسازی گفتم بدانی گر نباشی کافرم من نه روزه میگیرم نه می‌خوانم نمازی هر لحظه در اطراف قلبت خانه دارم چه در همین دنیا چه دنیای موازی 🍃 🌼🌸 🍃🌼🍃 @abadiyesher