داریم می‌روییم، باران را نگیر از ما این ساقه‌های ترد و لرزان را نگیر از ما در خاطر آغوشمان سوز زمستان است ای سبز! امّید بهاران را نگیر از ما امشب به غار قلب ما نور تو نازل شد ای میزبان خوب! مهمان را نگیر از ما بگذار تا نام قشنگت بشکفد بر لب نامت دوای ماست، درمان را نگیر از ما حالا که با لطفت دل ما آبیاری شد دیگر هوای چشم گریان را نگیر از ما جان می‌دهیم و بر جمالت چشم می‌دوزیم این فرصت دیدار ارزان را نگیر از ما یا اجمل مِن کلّ جمیل