تشنهام اما به فکر تور دریا نیستم
آشنا با عشقم اما اهل رؤیا نیستم
چشمبستن را دبیر عمر یادم داده است
جلوه کن دنیا! که مشتاق تماشا نیستم
وقتهایی هست که از درد میپیچم به خود
نیمهجان میافتم و در فکر عیسی نیستم
هرچه میخواهی بکن ای خضر! لب را بستهام
صبر دارم در مسیر عشق، موسی نیستم
انتظار سایه از من نیست دیگر ای رفیق!
برگوبارم سوخته، آن سرو رعنا نیستم
من جنون را بارها در چشمهایت دیدهام
دست بردار از من ای دیوانه! لیلا نیستم
از تمام لالههای باغ من زیباتری
حسن یوسف داری اما من زلیخا نیستم
#راجی