باور نمے ڪنم به ڪسے دل سپرده ای
وقتے مرا به سادگے از یاد برده ای
.
در حیرتم ڪه با همه ے سردمهرے ات
دست مرا چگونه به گرمے فشرده ای
.
در عشق با غرور به جایے نمے رسی
شادم ڪه پیش خویش مرا ڪم شمرده ای
.
با اینڪه دفن شد همه ے خاطراتمان
اما هنوز در دلِ تنگم نمرده ای
.
اے دل! به جاے شڪوه، جواب مرا بده
تو از ڪسے به غیر خودت زخم خورده ای؟
.
#محمدحسن_جمشیدی