همان دینی که شد مدیونت از شعب ابیطالب بر عالم کرده تکریم تو را مهر آفرین واجب شدی زینت فزای خانه ی طاها و آوردی گلی یکتا و در شان علی ابن ابیطالب خدا را دیده ای در چشمهایش بی گمان بانو که قلبت شد به عشق «رحمة للعالمین» راغب کم آورده است حاتم از شکوه بذل و بخشش هات و در تحریر اجر نیکی ات در مانده شد کاتب شدی سنگ صبور خاتم و نگذاشتی یک آن شود غم بر وجودش در هیاهوی زمان غالب اگرچه وصف تو سخت است ام المومنین شاید محمد رفت تا معراج ،وقتی شد تو را صاحب