☆
دفتر رباعیهای بارانی
☆☆☆
باریده ستم به شهر همچون باران
جوی است تمام شهر از خون باران
از غصهٔ غزه چشمهایم شدهاند
یکپارچه خون درون و بیرون باران
#یاصاحبصبر
☆☆☆
دور از نفس سبز بهاران شدهای
یخبستهتر از فصل زمستان شدهای
سد ساختهای مقابل حملۀ اشک
در پشت نقاب خنده پنهان شدهای
#راجی
#زینب_نجفی
☆☆☆
در هر نفست عطر بهاران جاری است
در رود لبت سورۀ قرآن جاری است
وقتیکه طلوع میکنی در دل من
در چشم من آفتاب و باران جاری است
#راجی
#زینب_نجفی
☆☆☆
از ما که دلی نمیرُباید باران!
از چهره غمی نمیزُداید باران!
خشکید نهال طبع شعرم بیاو
با ما غـــزلــــی نمیسُراید باران!
#جواد_محمدی_دهنوی
☆☆☆
از اشک، هزار مال من، صد باران
باید که ببارم من و شاید باران
انگار که داشت گریه بر من میکرد
وقتیکه به روی شیشه میزد باران
#راجی
#زینب_نجفی
☆☆☆
یک عمر شدیم مبتلایت باران
مشتاق تو و دست عطایت باران
با بارش مِهر تو غزلخوان شدهایم
باران باران جان به فدایت باران
#جواد_محمدی_دهنوی
☆☆☆
آهنـــگ بهــــار میســـراید باران
غـــم از دل بـــاغ میزداید باران
هرگاه که از غصـــه دلم میگیرد
با بغــض گلــــو راه میآید باران
#رقیه_سعیدی_کیمیا
☆☆☆
آرام و لطیف و پاک و زیبا باران
عالم شده یوسف و زلیخا باران
یک نظمِ جدید در جهان برپا شد
وقتی که سروده شد به هرجا باران
#حسینعلی_زارعی
☆☆☆
یک قطعه سرودهام سراپا باران
در آخرِ آن نوشته: امضا باران
با بارشِ آن رباعیام کامل شد
چون نیست در آن ردیف إلّا باران
#حسینعلی_زارعی
☆☆☆
شیرین و تمیز و شاد و خندان باران
درمانِ تمامِ چارهجویان باران
هرجا که نگاه میکنی باران است
آغازگر و میان و پایان باران
#حسینعلی_زارعی
☆☆☆
در حال تکمیل...