این دل شکستنی‌است،کـمی التفات کن در حمـل و نقـلِ این دلِ من،احتیاط کن...! دارد هـوای رابـطـه‌هـا،خـوب مـی‌شود کـوشش بـرای وُسعـتِ ایـن،ارتـبـاط کن... ای‌مهربان! که قهرِ تو از حد گذشته‌است فـکـری بـرای پاسـخِ ایـن،شـایـعــات کن... من با کـمی نگاه و عسل خـوب می‌شوم درمـانِ مـن،بـه داروی چـای و نبـات کن...! بگذر ز شاه و فیل و وزیر و سپاه و اسب رُخ بـر رُخـم گُـذار،مـرا کیش و مات کن... بـازارِ شعـر و عـاطفـه و گُـل،کسـاد شد یک‌مدتی کنـارِ کوچه‌ی باران بساط کن... قلبم به‌دسـتِ توست،مبـادا کـه‌بشکنی جــانِ تـمــامِ آیـنــه‌هــا، احتیــاط کن...!