☆☆☆ ما شارح چشم‌های پر خون و نمیم مـا هــمـدم آه و نـالــه‌هــای قـلمـیـم گاهی دو سه بیت هم نوشتیم اگر ما اهل غزل که نه، ولی اهل غمیم ☆☆☆☆☆ در آینه‌ها یواش لبخند بزن حتی شده با تلاش، لبخند بزن این‌قدر به من نگو که قلبم زخمی است هرچند که آش‌ولاش لبخند بزن ☆☆☆☆☆ جان‌مایهٔ شعرهای ارزنده غم است در دفتر دل ماه درخشنده غم است این‌قدر مرا به خنده تشویق نکن لبخند لب شاعر شرمنده غم است! ☆☆☆☆☆ با شاددلی رفیق و با غم قهرم با چهره و پیشانی پرخم قهرم بیکار که نیستم که هی گریه کنم! می‌خندم و با گریۀ نم‌نم قهرم ☆☆☆☆☆ با گریه و غم طبع غزل‌گو برپاست اشعار پر از حزن همیشه زیباست هرکس که نگرید اصلا او شاعر نیست غم‌خوردن و گریه، پیشهٔ شاعرهاست ☆☆☆☆☆ بر صفحۀ شعر، غصه‌پاشی نکنید بهر شعرا شغل‌تراشی نکنید متن غزل عشق، سراسر شادی است این منظره را محوِ حواشی نکنید ☆☆☆