ای آنکه دوست دارمت، اما ندارمت بر سینه می‌فشارمت، اما ندارمت ای آسمان من که سراسر ستاره‌ای تا صبح می‌شمارمت، اما ندارمت در عالم خیال خودم چون چراغ اشک بر دیده می‌گذارمت، اما ندارمت می‌خواهم ای درخت بهشتی، درختِ جان در باغ دل بکارمت، اما ندارمت می‌خواهم ای شکفه‌ترین مثل چترِ گل بر سر نگاه دارمت، اما ندارمت