مغروری و خودخواه ، اما دوستت دارم
تنهای تنها آه تنها ، دوستت دارم
کش میدهد شب را بنان و تار شهناز ، آی
زیبا! دلم تنگست... زیبا! دوستت دارم
تا میتوانی امتحانم میکنی با خشم
میپرسی از من باز ، آیا دوستت دارم؟
جز دوستت دارم نخواهم گفت ، خواهم گفت
تا جان به تن ، تا هست دنیا ، دوستت دارم
تو تیغ و ابراهیم... اسماعیلِ تسلیمم!
میمیرم اما زندهام تا دوستت دارم
از دورها آرامی از نزدیک موّاجی
ای روح مرگ آلود دریا! دوستت دارم
در خواب و بیداری پریشان حالی و شادی!
هر جا که میخواهی همان جا دوستت دارم
با شوکران امشب سراغم آمدی ، بگذار
پایان دهم این شعر را با "دوستت دارم"
#غلامرضا_سلیمانی