ازلبانت باده در پیمانه میخواهم بیا من ز دست و دوشهایت شانه میخواهم بیا خال زیبای لبت شد نقطه ی پرگار عشق صید توهستم زدامت دانه میخواهم بیا آنچنان از سردی هجران آغوشت یخم در میان دامنت کاشانه میخواهم بیا تا که آتش در تن شعرم نشانم دختری با ظرافتهای یک پروانه میخواهم بیا