ای کم شده وفای تو، این نیز بگذرد
و افزون شده جفای تو، این نیز بگذرد
زین بیش نیک بود به من بنده رای تو
گر بد شدهست رای تو، این نیز بگذرد
گر هست بیگناه، دلِ زارِ مستمند
در محنت و بلای تو این نیز بگذرد
وصل تو کی بُود نظر دلگشای تو
گر نیست دلگشای تو این نیز بگذرد
گر دوری از هوای من و هست روز و شب
جای دگر هوای تو، این نیز بگذرد
بگذشت آن زمانه که بودم سزای تو
اکنون نیَم سزای تو؛ این نیز بگذرد
گر سرد گشتی از من و خواهی که نگذرم
گردِ در سرای تو، این نیز بگذرد...