من در نگاهت دیده‌ام رنگ خدا را در لحن پاکت یافتم ححب و حیا را هربار لب ها را گشودی در کلامت حس کردم آن آرامش بی منتها را سرلوحهٔ برنامه‌‌ات حق و ادب بود با طعنه‌ها و نیش خناسان، مدارا بر نامهٔ تو مهر تأیید خدا بود کمتر اگر دیدند آن برنامه‌ها را بگذار این‌ها را کنار قدردانی از لحظه‌ای که کرده‌ای تقدیم پا را در سایه ماندی، نور می‌افشانی اما حتی دل سرد رقیبان دغا را تو راه خود را یافتی، ره می‌سپاری همراه کردی در مسیر نور ما را ما با تو در سمت درستی ایستادیم تاریخ خواهد داد شرح ماجرا را (م_کرمانی) ۱۷ تیر ۱۴٠۳