قسم به قطره‌ی اشکم ، درون آیینه که مبتلای توام ، ای رفیق دیرینه ! به خون نشسته‌ی عشقم ، اسیر "شعر و غمم" که از تو مانده برایم ، همین دو گنجینه ! کنار من که نباشی ، تمام هفته یکیست ... چه صبح شنبه‌ی تلخم ، چه عصر آدینه تو آهِ سرد منی ، روی شیشه‌ی عمرم ! که سهمم از تو فقط " آه " بود ، در سینه مسیر زندگی‌ام ، ماجرای عاشقی‌ام چه بود ماحصلش ، جز دلی پر از کینه ؟ خطای رُستم اگر سرنوشت سهراب است بگو به شانه نبندد نشانه ، تهمینه ! ━🌺🍃🌸🍃🌺━