سلام علیکم ...... ‍ شیداترین مجنون بر روی زمینم؛ دلتنگ چایی‌های صبح اربعینم... هر جا بیابانی ببینم، کوفه یا شام مجنون داغ تلخ زین‌العابدینم گویی که زینب خطبه‌ها در جان من ریخت اندوهگین و داغدار و آتشینم سوز سه ساله کوثر پهلو شکسته آتش زده بر سینه‌ی خلوت گزینم ای حرمله! روزِ قیامت منتظر باش با اذن اربابم، تو را من در کمینم بس کن دگر شاعر، چه مانده که نگفتی؟ خواهی بگویی واله‌ی ام‌البنینم؟... آه ای مخاطب در دلم داغ کسی هست نامش حسین است و شده دنیا و دینم با شربتی سوز مرا افزون نمایید دلتنگ چایی‌های صبح اربعینم