بغض ها بی تو نشستند و گلوگیر شدند اشک ها هم چه غریبانه ؛ سرازیر شدند ای که هر چه غم و درداست؛پس از تو؛در من آمدند آینه در آینه ؛ تصویر شدند...! بهتر ازاین نشد امشب بنویسم که چه زود روزهایی که تو را منتظرم ؛ دیر شدند کاش با مقدمِ سبز تو به باران برسند جاده هایی که دراین راه ؛ نفسگیر شدند مثل دلتنگیِ این عقربه ی خانه به دوش روزهایم همه در پای غمت؛ پیر شدند کاش یک لحظه ؛ فقط حال مرا درک کنند واژه هایی که پس از داغ تو دلگیر شدند