🍃منجی دل‌ها من در دلِ ذکر گفتن‌هایم، غافلم. وای به حالم وقتی که زبانم هم به ذکر، گویا نیست. غفلت، قاتل جان است و من روز و شبم را با این قاتل نامرئی سپری می‌کنم. بارها و بارها تیغ کاری این قاتل، بلای جانم شده و هنوز هم که هنوز است دست از همنشینی با این قاتل سنگدل بر نداشته‌ام. آقا! هنوز کمی ترس از غفلت در دلم مانده. می‌ترسم روزی برسد که همین ترس هم از وجودم برود. آن روز روز بدبختی من خواهد بود. می‌شود تا آن روز نرسیده، کمکم کنی تا از این قاتل بی‌رحم فاصله بگیرم؟! می‌ترسم ضربۀ آخرش را بزند و دیگر کار از کار بگذرد! تا ضربۀ آخر را نزده کاری کن! شبت بخیر منجی دل‌ها! @abbasivaladi