🍃یار خوب خوب من این شب‌ها شب‌های التماس من است به تو. چه قدر با این التماس‌ها زحمت تراشیده‌ام برایت. چند نفر مثل من دور و برت باشند ابتدا تا انتهای شبانه‌روزت می‌شود زحمت پشت زحمت. ولی چه کار کنم مانده‌ام برای این حال بدم چه تدبیری بیندیشم. اگر به تو التماس نکنم کسی هست که به التماس‌های من گوش کند؟ و اگر گوش کرد می‌تواند کاری برایم انجام دهد؟ بیان این التماس‌ها در جایی به جز درگاه تو فقط بردن آبروست، همین. حالم بد است آقا! بگو کی خوب می‌شوم اگر بدانم کی خوب می‌شوم زیر بار این انتظار، بهتر دوام می‌آورم. کی خوب می‌شوم آقا؟! من هر شب به امید این که فردا خوب می‌شوم می‌خوابم و به دل خوشی این که روز خوب شدنم فرا رسیده چشم باز می‌کنم و از خواب بیدار می‌شوم. آن امید و این دل‌خوشی اگر نبود هر شب با آرزوی مرگ می‌خوابیدم و اگر صبح بیدار می‌شدم خودم را نفرین شدۀ خدا می‌پنداشتم. کسی که امیدی به خوب شدنش نیست زنده بودن برایش بزرگ‌ترین عذاب خداست. آقا! می‌شود بگویی کی خوب می‌شوم؟ بگذار امیدم به زندگی بیشتر از اینی باشد که هست. حتّی اگر بناست یک روز مانده به مرگم خوب شوم باز هم بگو. خوب شدنم به قدری طرب انگیز است که به امید همان یک روز عمری را غرق شادی زندگی خواهم کرد. من اگر خوب شوم، به دردت می‌خورم یک لحظه اگر کسی به درد تو بخورد می‌تواند یک عمر مستی کند چه رسد به یک روز که هزاران لحظه است. اگر خوب شدنم دردی از تو دوا نمی‌کرد این قدر التماس نمی‌کردم. بد بودن و بد ماندنم عقده‌ای شده برای تو من اگر خوب شوم، لا اقل بار یک عقده از روی دلت برداشته می‌شود. یک روز خوب می‌شوم و به دردت می‌خورم و از خدا می‌خواهم که به آن یک روز برکتی به اندازۀ یک روزگار بدهد. آقا! دلم خوب شدن را می‌خواهد به درد تو خوردن را عقدۀ دل تو نبودن را زودتر بگو کی خوب می‌شوم. شبت بخیر یار خوب خوب من! @abbasivaladi