🍃مهربانتر از پدر
زندگی بدون تو، راه رفتن روی زمین پر از خار است
نشستن روی تختی از آهن گداخته
و خوابیدن روی بالشی پر از شیشههای شکسته.
زندگی بدون تو ، فرو رفتن در سیاهچال است
غرق شدن در گردابی از آب جوشیده
و ماندن زیر یک کوه بزرگ.
زندگی بدون تو، نوشیدن سرب مذاب است
خوردن لجنهای چند سال مانده
و سر کشیدن زهر هلاهل.
زندگی بدون تو، یک دروغ است، دروغی مفتضح
که حتّی آدمهای احمق هم باور نمیکنند
آنهایی که دروغِ زندگیِ بدون تو را باور کردهاند
مردههایی با جنازههای بو گرفتهاند.
باور مرده از کی اعتبار یافته؟
اینها را گفتم تا بگویم:
آقا!
من که اینها را میدانم
چرا باز هم بدون تو زندگی میکنم؟
من تازه فهمیدهام که مبتلا به خودآزاریام.
اگر بخواهم از دنیای خویش لذّت ببرم
و کاری به عقبا نداشته باشم
باز هم باید با تو زندگی کنم.
من مبتلا به خودآزاریام.
دنبال آرامشم
میدانم که تو زندگی آرام من هستی
و میبینم که به دنبالم میآیی
امّا چرا از دستت فرار میکنم، نمیدانم.
گویا باید باور کنم
که من مبتلا به خودآزاریام.
کاش تو فقط سرمایۀ به دست آوردن بهشت بودی!
کاش با تو نمیشد آرامش را در همین دنیا چشید!
کاش نمیشد با عشق تو
دلخوشترین آدم روی زمین شد!
این طور اگر بود، میشد خودآزار بودنم را انکار کرد
ولی راه فراری نیست، من خودآزارم.
در کنار این کاشها
یک کاش دیگر، حال دلم را زار کرده.
کاش خودآزاری من تو را آزار نمیداد!
چرا این قدر خوب و مهربانی
که وقتی من خودم را آزار میدهم
دل تو ریش ریش میشود؟
مرا رها کن در مرداب این خودآزاری.
کاش میرفتی سراغ زندگیات!
تو که بدون من چیزی کم نداری. داری؟
این قدر غصّه نخور
ولی دعا کن که روزی رها شوم از دام این خودآزاری.
شبت بخیر مهربانتر از پدر!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi